همسه

آنان که رفتند کار حسینی کردند، آنان که مانده اند باید کار زینبی کنند و الا یزیدی اند...

همسه

آنان که رفتند کار حسینی کردند، آنان که مانده اند باید کار زینبی کنند و الا یزیدی اند...

در نجف یافته ام چاره ی ناچاری را

آخرین مطالب

  • ۰۸ اسفند ۹۵ ، ۰۱:۰۳ ...

۵ مطلب با موضوع «خطر سازمان ملل» ثبت شده است

نمیدانم دغدغه زمانه ی ماست که به دلیل حجم بالای تهاجمات فرهنگی، همگی دغدغه کار فرهنگی داریم، یا دغدغه زمان و اقتضای دوران سنی ست که جوان دوست دارد کار کند و اثر گذار باشد! احتمالا مخلوطی از هردو که اولی بیشتر طعمش زیر زبان حس می شود! یک مخلوط ناهمگن!

مثل خریدارهایی که با عبارت ِ " بریم یه چرخ بزنیم برمیگردیم" اجناس همه مغازه ها را تست می‌کنند، در دریای موضوعاتی که می شود در آن کارفرهنگی کرد، من هم رفتم چرخ هایم را زدم و دیدم امروز چیزی واجب تر و مهم تر از بحث خانواده و به خصوص جایگاه "مادری" نیست! 

تضعیف و تحقیر و نابودی جایگاه مادر و مادری، درد دیروز و امروز نیست، می توان ادعا کرد حتی در دوران طاغوت هم  مملکت ما با این سم پاشی رو به رو بود اما کمتر کسی به آن دقت می کرد، حتی بعد از انقلاب هم تا همین چند سال اخیر نگاه کمتر کسی نگران این داستان می شود که آقا اوضاع "مادر" در جامعه وخیم است!  وخیم تر ازین که خود مادر دیگر مادر بودن را دوست ندارد ؟

در واقع داستان فراتر از این حرفاست، هرجا کشوری در حال توسعه بوده و اهل باج دادن به کدخدا نباشد، یعنی مسلمان باشد، باید منتظر انواع نسخه های پنهان و آشکار برای مردمانش که به نیت نابود ساختن فکری و اعتقادی آن ها پیچیده می شود باشد.  چه حکومت دست مسلمان های آن دیار باشد چه نه. اگر مسلمانی محکوم به استفاده از این نسخه ها هستی.

به کشور خودمان که نگاه میکنم، ریشه همه مشکلات به دو چیز بر میگردد، یکی تربیت، یکی لقمه، اولی برعهده مادر است معمولا دومی بر عهده پدر. یعنی در شرایط عرف معمولا این تقسیم بندی حاکم است. هردوی این ها اما امروز حال مسمومی دارند که من با علم ناقصم اولی را ریشه ی همه ی اتفاقات می دانم.


در پازل مشکلات اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جمهوری اسلامی ایران، قطعه گمشده قطعه تربیت است.  تربیتی که وظیفه آن بر دوش مادر گذاشته شده است. 

از  اقدامات آشکار و نسبتا مستقیم نظیر فیلم های شبکه های ماهواره ای و ریختن قبح رابطه با نامحرم توسط شبکه های اجتماعی بگذریم، تعریف جدیدی از وظایف زن و تعریف جدیدی از استقلال و حقوق زن در حال ارائه شدن است.  مصادیقی برای تایید این ادعا وجود دارد:

یک: چند سال پیش تعدادی از فعالین فمنیست اقدام به تهیه منشو حقوق زنان کردند که در بندهایی از آن، حقوقی نظیر حق مالکیت بر بدن مطرح شده بود. در واقع حق زنا و همجنس بازی را برای زنام قائل شده بود. این داستان برای زمانی است که خبری از شبکه های اجتماعی نبود. بعد از آن اقداماتی نظیر کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز و بعد تر با آمدن شبکه های اجتماعی کمپین های مختلف نه به حجاب اجباری و امثالهم... که تا کنون نیز ادامه دارد. در اینجا باید به نسخه ای که آلن تورن برای براندازی در جامعه ایران پیچاند و تقدیم جناب مهاجرانی و وزارت خارجه وقت کرد هم اشاره کنیم که گفته بود روی یک قشر سرمایه گذاری کنید آن هم دختران دانشجو! انتخاب دقیق و هوشمندانه ای هم بود. دانشجو سرش درد میکند برای اعتراض، جنس زن هم در جامعه ایران مورد بی مهری های زیادی از سوی عرف غلط جامعه قرار گرفته، جمع این دو می تواند ابزاری خوبی برای فشار آوردن به حکومت شود. تبدیل یک اعتراض مدنی به یک اعتراض سیاسی. ولا بد بعدتر این دختران قرار بود تبدیل شوند به سفیرانی که سبک زندگی جدیدی را برای زن ایرانی به ارمغان آورده اند، سبکی از زندگی که در آن زن دیگر با زن بودنش قرار است شناخته شود و نه با مادر بودنش! جمله قشنگی که در نگاه اول چشم را می رباید ولی تهش چیزی نیست جز زن به اصطلاح مستقلی که هم پول دارد هم روابط آزاد جنسی، اما خبری از خانواده نیست، آن هم تا وقتی که در سن جوانی است، وقتی که از این سن عبور کرد،  دیگر شعارهای خوش رنگ و لعاب فمنیستی برنامه ای برایش ندارد. زن با زن بودنش شناخته شود یعنی چه؟ اگر منظورشان قدرت روحی و فکری زن است که مگر مادری مانع این امر است؟ مگر مادرها قدرت روحی و فکری ندارند؟ عرصه مادری که اتفاقا عرصه ظهور قدرت های فکری و روحی است! اگر هم منظورشان بحث جسم است که تکلیف اش معلوم است. زن را باور کنیم با زن بودنش، یعنی با جاذبه های جنسی اش. سخیف ترین نگاهی که می شود به یک زن داشت.

 ما در جمهوری اسلامی، در تعریف و اکرام جایگاه مادری ضعیف عمل کردیم که چنین تعریف های بیخودی به خورد دانشجویان و مردم ما داده شده است. مادری یک مرحله بالاتر از زن بودن است. مادری آرمان زن بودن است نه هویت بخشی به جنس زن. مقام مادری دقیقا مثل مقام شهادت می ماند که کمال یک انسان را نشان می دهد. زن وقتی به مادری می رسد به مرحله مهمی از کمال میرسد. در دوران بارداری خدا با دمیدن روح در جنین مستقیم با مادر حرف می کند! این جایگاه را به چند میلیون حقوق در ماه و چند مدرک ارشد و دکترا می شود فروخت؟

دو: سازمان ملل. آژانس ها و کنوانسیون هایش همگی به انحا مختلف در حال دور کردن زن از جایگاه مادری هستند. 

  •  صندوق جمعیت و دفتر بهداشت جهانی،  از پیش از انقلاب دخالت گسترده ای در ریل گذاری مسیر حرکت زنان جامعه ایران داشته که  بعد از انقلاب رفتارش پررنگ تر شد. ارائه 13 روش عقیم سازی دائم و موقت، کسب مجوز از علما برای شکستن باور جامعه ایرانی که جلوگیری از بارداری و سقط کار بدی نیست!!!، شعار فرزند کمتر رفاه بیشتر، برگزاری ده ها همایش در خصوص عقیم سازی، تجهیز میلیاردی خانه های بهداشت و اجبار بهداشتیاران به ارائه خدمات جلوگیری به زنان و اقدامات بسیاری از این دست همگی تلاشی بود تا خانواده شلوغ ایرانی را به خانواده دو نفره ای تبدیل کند که اساسا چیزی به نام مادری دیگر تعریفی نداشته باشد! 
  • دخالت در مسیر قانونگذاریو اجبار ایران به پیوستن به کنوانسیون های مختلف یکی دیگر از اقدامات سازمان ملل برای فروپاشی نهاد خانواده در ایران است، اجبار ایران به اجرای کنوانسیون هایی که ایران را موظف میکرد در تمام رشته ها پذیرش دانشجوی دختر و پسر برابر باشد و کنوانسیون هایی که ایران را مجبور به استخدام های برابر آن هم با شرایطی ویژه میکرد. که نمونه اش را سال های پیش و در پی جداسازی محیط کاری زنان از مردان در شهرداری دیدم که صدای معاون زیر کار درآمد که این اقدام خلاف کنوانسیون های جهانی است!  اول زن را از خانه جدا می کنند بعد هم روزی هشت ساعت 9 ساعت در کنار نامحرمان نگه میدارند که کنوانسیون های جهانی را اجرا کنند! در واقع کمتر کسی خبر دارد که بسیاری از سیاست های اتخاد شده در بحث پذیرش دانشجو استخدام، همگی بر اساس امر کنوانسیون های جهانی است و این خوش خدمتی ها هم همگی گزارشش به دست مسئولین ملل متحد رسیده و لابد تکه استخوانی را هم به صورت بورس تحصیلی یا هدایای نقدی یا کرسی مقام مشورتی جلوی مسئول مربوطه پرت می کنند.
سه: ماهواره، تلویزیون، سینما، اینترنت و شبکه های اجتماعی - آن چه در این وادی ها در حال صورت گرفتن است خداروشکر از کسی پوشیده نیست و بچه های دغدغه مند اگر کاری هم از دستشان بر نمی آید حداقل فریاد میزنند که فلان فیلم محتوایش زباله ی متفعنی است که به اسم روشنفکری در مغز مردم می کنید! 

اما تفاوت مورد اول و دوم با مورد سوم در این است که در دو مورد بالا، جمهوری اسلامی خود با دست خود دارد قبری برای مادرنشان تهیه می کند! اجرای سی ساله قانون تنظیم خانواده توانست در ذهن مردم این را فرو کند که فرزند بیشتر زن را از زندگی کردن دور میکند! و برای زن وظایف و آرمان های دیگری را تعریف کرد. زن موفق را زن مستقل خصوصا در عرصه اقتصادی معرفی کردند که وجود بچه دست و پایش را میگیرد. حالا دیروز صحبتشان بچه بود امروز دردشان نهادی به اسم خانواده است. اصلا چرا باید خود را اسیر فردی به نام شوهر کند؟ نیاز عاطفی خود را با همین روابط قبح ریخته یا فوقش با ازدواج سفید می تواند ارضا کند و نیاز جنسی خود را هم لابد از همین طریق ها! در واقع از هر طریقی که برای او الزام و تعهدی نیاورد. 

مشکل غرب با زن ایرانی، تعهد او به خودش و خانواده اش است. طبق اسناد ملل متحد، ازدواج دختر 17 ساله ممنوع است اما روابط نامشروع  و ارتباط جنسی برای او باید آزاد باشد و جلوگیری ازین ارتباط ممنوع دانسته شده! 
یعنی هر غلطی خواستی بکن اما زیر بار تعهد نرو! تعهد یعنی تشکیل خانواده، تعهد یعنی من وظایفی را میپذیرم!  تعهد یعنی همان چیزی که رسول خدا آن را جهاد اصلی زن دانست.

چه قدر پیامبر(ص) خوشگل کار کرده است. کار فرهنگی را باید برویم زانو بزنیم و از رسول ا.. یاد بگیریم. یک سری وظایف هست که فقط از دوش زن بر میاید، حالا پیامبر(ص) نمی آید بگوید تو به وظیفه ت عمل کردی، بلکه می گوید تو جهاد کردی! جهاد که این همه آیات و روایات برایش داریم ! جهاد، عنصری که غرب گشته و گشته و در دین اسلام این را پیدا کرده و آن را با تشکلی داعش و اسلام هراسی شروع به تخریبش کرده است. 
در واقع پیامبر(ص) بدون ذره ای تعارف، چنان شان و جایگاهی به زن می دهد که دیگر زن برای اثبات خود لازم نیست برود به اسم حضور در جامعه کار کند، برود سال ها وقت بگذارید و مدرک دکترا بگیرد،  راضی به انواع خودنمایی ها شود و به این ترتیب فکر کند حالا در جامعه حضور موثر پیدا کرده و حقوقش با مرد برابر شده ! 

مشکل ما این است که همیشه در فیلم هایمان، مادر را زنی ساده و ساده لوح نشان دادیم که تماما احساس است و تحمل ناراحتی فرزندش را ندارد. زن را بشور و بساب نشان دادیم در حالی که همه میدانند دین وظیفه بشور  و بساب برای زن در نظر نگرفته ! مشکل ما مشکل عرف بیمار جامعه ایران به خاطر برداشت سطحی از دین بود. اسلام آمده که ویرانه های مارا آباد کند، که بوی تعفن سنت های جاهلیت مارا بشوید و معطر کند اما ما از دین پوسته اش را هم به درستی نفهمیدیم چه برسد به مغزش! 
روایات حسن تبعل روایاتی که در خصوص زن آمده، همگی زن را به مرتبه ای از شان و غرور می رساند که آرمان هایی نظیر اشتغال و مدرک دکتری داشتن مقابل آن سخیف جلوه می کند! البته این به معنای بد بودن درآمد مالی و تحصیلات تکمیلی نیست، اما همه این ها اگر در خدمت رشد زن و رشد جامعه نباشد مفتش هم گران است. استقلال مالی دارد اما تعهدی به فرزند و خانواده اش نه! مدرک دکتری دارد اما خانواده نه! واقعا این چه معنای احمقانه ای است که برای رشد و پیشرفت از خودمان در آوردیم. یکی باید داد بزند آقا به خدا پادشاه لخته لخت است باور کنید لخت است.

امروز جمهوری اسلامی بیشتر از هرچیزی نیاز دارد تا جایکاه واقعی مادر را به زنانش و به مردانش نشان دهد. باید جایگاه مادری تکریم شود. نه با چهارتا بیلبورد و همایش! بلکه در عمل. در قانونگذاری باید مثل غربی ها که بهترین حمایت هارا از مادر ها دارند، بهترین قوانین حمایتی را داشته باشیم ( البته درد غرب برای این است که زن را ساکت نگه دارد به هرحال وقتی روابط جنسی آزاد است باید فکری هم به حال بعدش کنند)، باید فیلم ها و سریال ها و علوم انسانی ما دست از نوشخوار کردن مزخرفاتی که خود غربی ها هم به آن عمل نمی کنند اما برای ما نسخه اش را پیچیده اند بردارند. 


پ.ن: متن اگر غلط املایی دارد به دلیل تند تایپ کردن است.
پ.ن 2 : در این باب خیلی می شود نوشت از زوایای دیگر و عوامل موثر دیگر. 
الف سین
۱۷ تیر ۹۵ ، ۱۳:۲۷ ۱ نظر

 جمعیت، همواره به عنوان یکی از مولفه های اصلی و مهم قدرت در کشورها شناخته میشود. بحران کاهش و پیری جمعیت ایران اسلامی، تهدیدی بود که رهبر معظم انقلاب در مرداد ماه سال 1389 با اشاره به خطرات این تهدید، تمامی دستگاه های اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و همچنین قوه مقننه را ملزم به رفع تمامی موانع از سر راه موضوع افزایش جمعیت کردند. 


به گزارش رجانیوز، باید دانست بحران پیری و کاهش جمعیتی که هم اکنون گریبان گیر جمهوری اسلامی است،  موضوعی نبوده که بر اثر ساز و کار طبیعی و ناخودآگاه اتفاق افتاده باشد، بلکه کاملا دارای عقبه و هدایت شده بوده که بررسی هرچه بیشتر عمق و جوانب آن به خوبی نشان دهنده دخالت اشکار غرب در این موضوع است. دخالتی که تحت پوشش آژانس های مختلف سازمان ملل نظیر صندوق جمعیت، یونیسف، دفتر بهداشت جهانی و... نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای اسلامی و کشورهایی که به اصلاح غرب جهان سوم محسوب میشوند صورت میگیرد. برای مشخص شدن نحوه تاثیر گذاری غرب و بازوهای اجرایی آن در ایران نخست باید وضعیت فعلی شرایط جمعیتی کشور شفاف شود که در ادامه آن می توان به خوبی میزان تاثیر گذاری غرب در کاهش جمعیت اتفاق افتاده در ایران را مشاهده کرد.

الف سین
۰۷ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۲۵ ۰ نظر

 از ابتدای تاریخ تاکنون، همواره یکی از پرکاربردترین روش‌هایی که گروه‌ها برای جذب افراد از آن استفاده می‌کردند، «تطمیع» و به اصطلاح چرب‌کردن سبیل شخص بوده است؛ روشی که در آن به میزان اعتبار و تاثیر یک فرد، میزان پاداش یا همان عامل تطمیع نیز بالاتر رفته تا آن‌جا که لبه تیز مواضع شخص رفته رفته ساییده شده و سرانجام از آن زبان تیز و برنده چیزی نمانده جز تیغی کند و دهانی خاموش در بیان حرف حق.

 

بازی تکراری تاریخ را اما امروزه می‌توان در سیاست‌های غرب در به دام‌انداختن افرادی که نمی‌توان آنان را با روش‌های دیگری کنترل نمود، مشاهده کرد. غرب به خوبی دانسته که همه جا نمی‌توان با تهدید و زور افراد را وارد جبهه خود کرد، لذا اتاق‌های فکر غربی با سرمایه‌گذاری بر روش تطمیع ساختاری را برای به دام کشاندن افراد مؤثر مدنظر خود طراحی و اجرا کرده‌اند و به این ترتیب به محض مشاهده شخصیت‌هایی که در کشورهای هدف، ضمن داشتن جایگاهی معتبر اقدام به اظهار نظری علیه منافع غرب می‌کنند، سریعاً با واردکردن شخصیت مذکور به این بازی و اعطای جایزه یا پاداش به او، وی را مدیون و مقروض خود کرده و به راحتی راه برا برای ساکت‌کردن و همسوشدن او با خود هموار می‌کنند.

 

الف سین
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۴۱ ۰ نظر

صندوق جمعیت ملل متحد، از جمله آژانس های وابسته به سازمان ملل متحد است که علی الظاهر با شعار ارتقای سلامت باروری و جمعیت سالم، از نخستین سالهای انقلاب در خاک ایران مشغول فعالیت می باشد. محور اصلی فعالیتهای این صندوق، تلاش برای اجرای برنامه های تنظیم خانواده جهت جلوگیری از افزایش جمعیت است. همکاری با بدنه دولتی برای اجرای قانون تنظیم خانواده، برگزاری همایش و کارگاه های متعدد با موضوع تنظیم خانواده، پخش و توزیع رایگان وسایل جلوگیری از بارداری، به خوبی نشان می دهد که هدف اصلی این صندوق، پیش از سلامت جمعیت، کاهش جمعیت است.

الف سین
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۷ ۰ نظر

آژانس های وابسته به سازمان ملل چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، عملا به عنوان بازوان اجرایی و عملیاتی غرب و امریکا در این کشورها محسوب می شوند. دکترین امنیت ملی امریکا در معرفی شاخه های نظامی و غیرنظامی اش که به منظور استعمار کشورهای دیگر آن را طراحی و اجرا کرده است، واضحا از سازمان ملل و آژانس های این سازمان نظیر صندوق جمعیت، یونیسف، فائو و..  به عنوان بازوان اجرایی خود در دیگر کشورها نام می برد، زیرا اتاق‌های فکر امریکایی به خوبی دانسته اند جنگ و خون ریزی همیشه جواب نمی دهد و بهتر است برای کنترل، نظارت و دخالت بر امور کشورها، از روش هایی نرم نظیر ایجاد چنین دفاتری در کشورهای مذکور استفاده کند.


سازمان ملل دارای ارکان فرعی و اصلی ای است که به بیانی ساده این ارکان دارای ساختاری هستند که یا کشورها را موظف می کند به آن بپیوندند نظیر کمیسیون ها و میثاق ها، یا سازمان علی الظاهر خود را ملزم به پیوستن به آن کشور نشان می دهد؛ نظیر دفاتری که سازمان ملل در داخل کشور ها ایجاد می کند. برای مثال کشورها گاها موظف اند که خود را ملزم به الحاق و اجرای برخی کنوانسیون ها کنند، یکی از کنوانسیون هایی که در دوران اصلاحات تلاش بسیاری شد تا ایران را به آن ملحق کنند کنوانسیون CIDAW بود که دارای مفادی ضداسلامی و درخلاف جهت استحکام بنیان خانواده های مسلمان بود.

الف سین
۰۶ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر